باتو هستم ای که تا این انتها
بی تفاوت ، مست ، بی شرم آمدی
دست هایت سردو بی روحند هی
شمع جانم را به تنهایی زدی
+ نوشته شده در شنبه پانزدهم مهر ۱۳۹۱ ساعت 18:32 توسط غریبه ی آشنا
|
بی تفاوت ، مست ، بی شرم آمدی
دست هایت سردو بی روحند هی
شمع جانم را به تنهایی زدی