چقدر زیباست امروز را می گویم همه چیز همان طور پیش رفت که آرزویش را داشتم. گل بود، هدیه بود، شمع های رقصان روی کیک بود، تبریک بود و عشق هم در میانه ی اتاق آواز می خواند. لحظه های شادی که هیچ وقت تجربه اش نکرده بودم. روز هایی که سال هاست در آرزویش مرده ام در همین امروز متولد شدند. می دانی چرا؟ چون همه چیز بود و مهمتر از همه تو نبودی!