یه بازی رو تصور کن

تو یه اسلحه داری هر چی که دلت خواست

دور تادورتم پر از دشمن دشمناتم فقط یه اسلحه دارن

تو مجبوری بین اونا زندگی کنی حالا زندگی یا هر چی !!!!!

فکر کن که ادامه ی این بازی لااقل بیست یا بیست و پنج سال طول می کشه

دشمنات از هر طرف بهت حمله می کنن و تو بدون این که توان کشتنشون رو داشته باشی فقط اون اسلحه رونشون بدی

حتی بعضی وقتا چشماشونو پشت سرت احساس کنی ولی جرات برگشتن نداشته باشی

حالا ازون بدتر زمانی هست که تو اون اسلحه تو هم از دست بدی

من این روزا اون حال و ترس رو دارم !!!!!!!!!!